ابطال گواهی فوت یا واقعه فوت از دعاوی نادری است که ممکن است در محاکم قضایی مطرح شود . گاهی ممکن است شخصی زنده باشد، ولی بهاشتباه برای او گواهی فوت صادر شود ، این اشتباه بیشتر ناظر به موارد فوت فرضی است . به موجب قانون موت ( فوت ) به دو شکل متصور است فوت حقیقی که فرد علایم حیاتی را از دست می دهد و پزشک برای او گواهی فوت صادر می کند و به تبع آن واقعه فوت ثبت می شود و فوت فرضی. منظور از موت فرضی موردی است که از فرد برای مدت طولانی خبری نیست و به عبارتی غایب مفقودالاثر است.
موارد ابطال گواهی فوت
برای بررسی موارد ابطال گواهی فوت باید به قانون مدنی رجوع کرد . قانونگذار در ماده 1011 قانون مدنی مواردی که شخص ممکن است غایب مفقودالاثر باشد را برشمرده است : « غایب مفقودالاثر کسی است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدی گذشته و از او به هیچ وجه خبری نیست». قانونگذار در ادامه بحث مفقودالاثر در ماده 1020 مواردی را نام میبرد که در آن فرض بر فوت مفقودالاثر است . ماده 1020 در این خصوص مقرر می دارد : موارد ذیل از جمله مواردی محسوب است که عادتاً شخص غایب زنده فرض نمیشود:
- وقتی که ده سال تمام از تاریخ آخرین خبری که از حیات غایب رسیده است گذشته و در انقضاء مدت مزبور سن غایب از هفتاد و پنج سال گذشته باشد.
- وقتی که یک نفر به عنوانی از عناوین جزء قشون مسلح بوده و در زمان جنگ مفقود و سه سال تمام از تاریخ انعقاد صلح بگذرد بدون اینکه خبری از او برسد هرگاه جنگ منتهی به انعقاد صلح نشده باشد مدت مزبور پنج سال از تاریخ ختم جنگ محسوب میشود.
- وقتی که یک نفر حین سفری بحری در کشتی بوده که آن کشتی در آن مسافرت تلف شده است سه سال تمام از تاریخ تلف شدن کشتی گذشته باشد بدون اینکه از آن مسافر خبری برسد .
- به موجب ماده 1022 قانون مدنی اگر کسی در نتیجه واقعهای به غیر آنچه در فقره ۲ و ۳ ماده ۱۰۲۰ مذکور است دچار خطر مرگ گشته و مفقود شده و یا در طیاره بوده و طیاره مفقود شده باشد وقتی میتوان حکم موت فرضی او را صادر نمود که پنج سال از تاریخ دچار شدن به خطر مرگ بگذرد بدون اینکه خبری از حیات مفقود رسیده باشد .
در تمامی موارد فوق اگر بعد بعد از درخواست ذینفع از دادگاه مبنی بر صدور حکم فوت فرضی و ثبت واقعه فوت ، شخص مفقودالاثر پیدا شود می تواند با اثبات هویت خود اقدام به طرح دادخواست ابطال ثبت واقعه فوت نماید .
دادخواست ابطال ثبت واقعه فوت
دادخواست ابطال ثبت واقعه فوت ، زمانی ضرورت دارد که به هر علتی بر خلاف واقعیت برای شخصی گواهی فوت صادر شود، خودش یا اشخاص ذینفع توانند ابطال آن را از دادگاه درخواست کنند. برای این کار لازم است که مدارک مورد نیاز برای این خواسته را به دادگاه ارائه دهند. آنچه باید توسط خواهان در این دعوی اثبات شود ابتدا هویت خود است یعنی شخص باید اثبات کند آن شخصی که گواهی فوت برای او صادر شده است خود من هستم و زنده هستم و در نتیجه گواهی فوت یا ثبت واقعه فوت به اشتباه بوده است . او میتواند از شهادت شهود یا تنظیم استشهادیه، جهت اثبات هویت خود و اثبات اشتباه در اعلام مرگ، استفاده کند. در صورتی که صحت مدارک و دلایل او برای دادگاه محرز شود، قاضی به ابطال گواهی فوت رای خواهد داد.
رأی وحدت رویه شماره 512 هیات عمومی دیوان عالی کشور در خصوص ابطال واقعه فوت یا گواهی فوت
دعوی راجع به ابطال واقعه فوت یا رفع این واقعه از اسناد ثبت احوال علاوه بر اینکه متضمن آثار حقوقی میباشد از شمول ماده ۳ قانون ثبت احوالمصوب تیرماه ۱۳۵۵خارج و رسیدگی به دعوی مزبور در صلاحیت دادگاههای عمومی دادگستری است لذا رای شعبه ششم دیوان عالی کشور مبنی برصلاحیت محاکم عمومی دادگستری صحیح و منطبق با موازین قانونی است این رأی بر طبق ماده واحده قانون وحدت رویه قضایی مصوب ۱۳۲۸برای دادگاهها و شعب دیوان عالی کشور در موارد مشابه لازمالاتباع است.